Welcome to Online Film Home
Home :: Film News :: Find a Birthday :: Dark version :: Persian Weblog :: Forum :: Contact
  تالار گفتمان بحث آزاد تالار گفتمان بحث آزاد

 خوش آمديد مهمان                                 عضو شويد  وارد شويد جستجو  فهرست اعضای تالار

  تالار
  فلسفه‌ و هنر

نسخه مناسب چاپ ارسال ج1608;ابيه  ارسال موضوع جديد

موضوع زالنامه، اثری ناتمام‌مانده از ه. گلشیری
فرستنده Erfan_Rezaei در تاريخ 30 ژوئن 2023 ساعت 2:37 بعدازظهر  
محل اقامت: Iran   تاريخ عضويت: 09 آوريل 2023   تعداد ارساليها: ۱۸۲   مشاهده ی مشخصات Erfan_Rezaei مشخصات  جستجوی ارساليهای ديگر Erfan_Rezaeiجستجو برويد به صفحه خانگی Erfan_Rezaei سايت نقل قول ارسالی Erfan_Rezaeiنقل قول

زالنامه، اثری ناتمام‌مانده از هوشنگ گلشیری🔻

از صفحه تلگرام آسو
https://t.me/NashrAasoo/7131


🔹 از خودم بگویم. دارم کاری روی شاهنامه می‌کنم که اسمش را گذاشته‌ام «شاهنامه‌‌ی منثور» که ظاهراً خلق دوباره‌ی شاهنامه به اضافه‌‌ی اساطیر ماقبل اسلام خواهد بود. کار به نثر کهن است که البته دست‌وپای آدم را می‌بندد. قالب نقالی گرفته‌ام و راوی البته زال است در قفس که هر روز چیزهایی می‌گوید. شنوندگان کودکانند و سربازان و سرهنگان دربار، بهمن اسفندیار و نیز دخترش هما. آنها می‌خواهند که قصه‌ی بیژن و منیژه و مثلاً کیومرث را بگوید و زال می‌خواهد از مرگ رستم بگوید و زنده بر دارکردن فرامرز. کل کار به روایت کاتب رسول خاقان چین است. زال هم بی‌مرگ است. فعلاً روی بخش اول کار می‌کنم تا چاپش کنم و بعد بروم سراغ اتمام جن‌نامه بعد با سر فارغ و این تتمه‌ی عمر شاهنامه‌ی ‌منثور را خواهم نوشت. در مورد نثر با نجفی اختلاف دارم. او فکر می‌کند به نثر امروز باید نوشت. جوان‌ترها پسندیدند. نمونه‌ی این نثر در بخش‌هایی از «خانه‌روشنان» هست.

🔹 هیچ است همه. تاریک نیست یا تاریکی تا بگوییم به تاریکی نمی‌بینیم. نوری نیست تا بگوییم تابش خورشید به مَثَل خیره‌مان کرده است. زمان اما هست. بی‌کرانه‌اش ما می‌گوییم. چشم چون ببندیم دوشیزه‌ایش می‌بینیم، پانزده‌ساله. ببندید چشم‌ها را! زالی‌ست به سال پانزده هزار هزار هزار سال. بگشایید چشم‌ها را! همان دوشیزه است به بالای سر وی، تن سپید پوشیده به خم‌اندرخم گیسوانی سیاه. روی او به مَثَل خورشید است که هیچ پهلوان را تاب دیدن جلوه‌ی او نیست.

🔹 عاشق اگر بوده‌ای می‌دانی که هرچه دلخواه را تو بر تن یار ساخته‌ای. گلی اگر کاشته باشی و به هر دم خم شده باشی تا این دمبرگ را به پسند دل خم کنی و گلبرگ‌های آن غنچه را به سرانگشت‌های لرزان بگشایی، می‌دانی بر دست و گردن و ساق هر انحنا که هست به پاس بوسه‌بوسه‌های تو داده‌اند. رخصتم دهید که رفته‌های دورم خاطر پریشان می‌کند. زال را، شنیده‌اید، مهتاب‌شبان اگر بود زنجیر می‌گسست. دور راهی بود تا خان مهراب. سوار یا پیاده می‌رفت. نقش صورت رودابه را بر دیوار خلوت‌خانه‌ی پدر دیده بود. پیرسر بود زال. شنیده‌اید. شوم بود، کودکی با موی سپید. چون بزاد به یک هفته کس با پهلوان جهان نگفت. دوران دیگر می‌شد اگر سپید می‌شد موی نوزاد. دستکار اهریمن بود موی سپید. اخترشماران گفته بودند که بدین سال کودکی با موی سپید از مادر خواهد زاد به نشان چیرگی اهریمن. به کتاب آمده است که سپیدی نشان نور است.

@NashrAasoo 💭

ادامه این مطلب را اینجا بخوانید
اینجا



#عرفان_رضايي از کشته‌شدگان اعتراضات آمل

برای ارسال پاسخ به اين مورد بايد وارد شويد
برای استفاده از تالار گفتمان بايد عضو شويد

ارسال جوابيه  ارسال موضوع جديد


 
جستجو
جستجوی فيلم، کارگردان، بازيگر..:

fa en


سايت های سينمايی!
 

Find a birthday!


پيوندها
 
مجله ۲۴
آدم برفی ها
دیتابیس فارسی فیلم های سینمایی
کافه سينما
سينمای ما
سينمای آزاد
 

اخبار روز ايران

[ Yahoo! News Search ]

Search Yahoo! here
 
 [ Yahoo! ]



options